یک توضیح/یک پیشنهاد

دایی بونمی که زندگی‌های گذشته‌اش را به یاد می‌آورد

توضیحی در موردِ پستِ قبل
پس از صحبت با دو دوست احساس کردم شاید توضیحی در موردِ مطلبی که از اِدریَن مارتین در موردِ فیلمِ کیارستمی ترجمه کرده بودم لازم باشد. نشریه‌ی معتبرِ هلندی زبانِ Film Krant (که متاسفانه فقط قسمتِ کوچکی از مطالبش را به انگلیسی منتشر می‌کند) مدتی پیش پرونده‌ای را تحتِ عنوانِ Slow Criticism منتشر کرد که گونه‌ای واکنش به جریانِ مسلطِ نقدنویسی بود. راستای کلی مضمون‌های این پرونده کمابیش همان بود که در پستِ دیگری با اشاره به میزگردی در حاشیه‌ی جشنواره‌ی رتردام طرح کرده بودم. از منتقدانِ صاحب‌نامی در این پرونده نظرخواهی شده بود که حاصلِ کار را می‌توانید در ستونِ سمتِ راستِ این صفحه ببینید که میانشان مطالبِ خواندنی کم نیست. یکی از کسانی که در این پرونده حضور داشت نیز آدریان مارتین بود که مطلبش یک «نمای دور» بود از گستره‌ی تجربه‌های سینمای معاصر و طرحِ این نکته که نقدِ فیلم چگونه می‌تواند بینِ این همه تنوع و گستردگی پلی بزند. مطلبِ او با هدفِ اثبات یا دفاع نوشته نشده بود اما من مستقلِ از جزئیات ایده‌ی کلانی را که در موردِ کپی برابرِ اصل طرح می‌کرد چنان عالی و جذاب یافتم که به ذهنم رسید آن را جداگانه با خواننده‌های این وبلاگ در میان بگذارم.  
و یک پیشنهاد
گویا فیلمِ برنده‌ی نخلِ طلای سالِ گذشته هم به ایران رسیده است. این گفتگوی بسیار کوتاه اما جذاب با آپیچاتپونگ ویراستاکول را از دست ندهید. بازیگوشی، روایت، استمرار، روح، جنگل – مقدمه‌ای کوتاه اما کاربردی در موردِ سینمای اوست (ریورس‌شاتی‌ها هنرشان تنها در نوشته‌های خوبشان نیست).  این چهار دقیقه نشان می‌دهد اگر گفتگوکننده بداند واقعا چه می‌خواهد نیازی به پر کردنِ صعحه‌ها یا ضبطِ کلی حرفِ تکراری نیست.

نظرات

  1. سلام.این سایت هلندی است.با احترام

    پاسخحذف
  2. سلام و مرسی از این تذکر

    تصحیحش کردم

    پاسخحذف
  3. اصل مطلب را که نخوانده ام اما آن بخشی از مقاله ی مارتین را که ترجمه کرده بودی شاهکاری است برای خودش. می دانی جایی که مارتین در چند پست قبل پیشنهاد می دهد نقدها باید از نگاه خط تولیدی دور شوند، پیشنهاد خیلی خوبی است اما مشروط هم هست. یعنی اگر دید و درک نویسنده از نوع همین جناب مارتین باشد جای نگرانی نخواهد بود و حاصل حیرت آور است اما در هر کی هرکی نقد فیلم مشکل بزرگ آن رویکرد این است که همیشه خطر بالقوه ای مثل تبدیل نقد فیلم به مهمل بافی و لفاظی رمزآمیز و البته صد من یه غاز موجود خواهد بود. (چیزی که خوب می دانی در اینجا لااقل طرفدار فراوان دارد).
    ایده اش همانطوری که اشاره کردی عالی است و بهتر اینکه خوب هم بیانش می کند. این فیلم جیمز توبک را مدت های مدید دنبالش بودم بیشتر از جهت تریلری که ازش دیده بودم و ملاحت نیو کمپبل و قریحه ی کمیاب توبک ولی هنوز ندیده ام. همین که نویسنده می تواند جهت گیری مشابه سکورت لورنا و کپی عباس آقا و فیلم خانم کمپبل را به خوبی نشان دهد معلوم است که طرف چقدر کارش درست است. (سکوت لورنا دقیقاًٌ چیزهایی از همان سایکودرام روزمره را که می گوید دارد)
    آخرش اینکه فیلتری وحید جان گفتم شاید جالب باشد خودت بدانی!

    پاسخحذف
  4. خوشحالم که دوست داشتی آن بخش کوتاه آدریان مارتین را

    راستش خبر رسید که بلاگ اسپات را کلا فیلتر کرده اند. برای همین من موقتا آدرس وبلاگ را تغییر دادم
    http://www.oldgringo.co.cc/

    یعنی این آدرس جدید هم فیلتر هست؟

    پاسخحذف
  5. نه این آدرس جدید فیلتر نیست. بهرحال هر جوری باشد ما افتان و خیزان خودمان را به دولتسرای اینترنتی شما می رسانیم. نگران نباش.

    پاسخحذف
  6. آقا لطف داری به این وبلاگ ناچیز :)

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار