زنگ تفریح نخوانیمش

عنوان‌بندی «وقتِ بازی»

 

کریستین تامپسون بیست و چند سال پیش در تحلیلش بر فیلمِ ژاک تاتی در کتابِ شکستن حفاظِ شیشه‌ای در مورد عنوان فیلم متذکر شد که آن را باید به صورت دو کلمه‌ی جدای Play و Time و نه یک کلمه‌ای Playtime خواند. در تحلیلِ او بازی فرمی نبوغ‌آمیز تاتی با جزئیات در سطوحِ متفاوتی از مواجه و دریافت فیلم از همان اولین نمای فیلم همراه با عنوان‌بندی شروع می‌شود تا به تدریج به فصل رستوران که برسد به چالش با بسیاری از عادت‌های مالوفِ ما در تماشای فیلم‌ها‌ در بسیاری از سطوح میزانسنی و روایی فیلم گسترش یافته باشد. از این نظر دو کلمه‌ی Play و Time در عنوان فیلم از همان ابتدا دو موتیف بنیادی فیلم را به پیش می‌کشند: زمان در شکل زندگی هرروزه و بازی. «این تفاوت صرفنظر کردنی نیست، چرا که این جداسازی تاکیدِ بیشتری بر کارکردِ هر دو کلمه (و مخصوصا زمان) در عین حفظِ معنای دو کلمه با هم می‌کند».

جاناتان رزنبام بعدها در یادداشتی در درستی این استدلال تامپسون تردید کرد. «برای من مهمترین استدلال شیوه‌ای بود که تاتی خود فیلم را تلفظ می‌کرد. هرچند در چند باری که او را دیدم فراموش کردم این نکته را از او بپرسم». کریستین تامپسون نیز در پاسخ ضمن یادآوری اینکه عنوان‌بندی فیلم به صورتی است که دو کلمه‌ای به نظر می‌رسد (دو رنگ جدا و هر کلمه با حرف بزرگ) نوشت که پس از بیست و سه سال همچنان استدلالش را معتبر می‌داند. هرچند این را هم اضافه کرد که نامه‌ای با دستخطِ تاتی در سال 1974 در پاسخ به درخواستِ برگزاری بزرگداشتی از او در آمریکا را دیده که او فیلم را در آن Playtime و نه Play Time خوانده بود. «شاید پس از سال‌ها برای تاتی دیگر این جداسازی مهم نبوده، شاید هم عملا تلفظ جهانی فیلم را پذیرفته بود».

حالا و صرفنظر از تمامِ این بحث‌هایی که در زبانِ انگلیسی در مورد تلفظِ درست این فیلم تاتی شده، هر عنوانی که در فارسی برای فیلم پیشنهاد شود به احتمال زیاد (خوشبختانه) ترکیبِ دو کلمه‌ای خواهد داشت. فیلم تا به حال به فارسی زنگ تفریح خوانده شده که فکر می‌کنم عنوان مناسبی نبوده (چرا؟ چون مثلِ زنگ تفریح است؟) و امروز با توجه به بحث‌هایی نظیر آنچه که در بالا اشاره شد بجاست که ما هم در عنوان فارسی این فیلم تجدیدنظر کنیم. خواندنِ فیلم به وقتِ بازی در عمل همه‌ی آن بازی موتیف‌وار موردِ اشاره‌ی تامپسون را هم با خود همراه خواهد داشت.

یکی از بزرگترین و نابغه‌ترین فیلمسازانِ تاریخ سینما شایسته‌ی توجهی بسیار بیش از آن چیزی است که تا به حال نوشته‌های سینمایی فارسی زبان به او نشان داده‌اند. فیلمسازی که با او طراوت و شادابی باستر کیتنی، زیبایی گسترش‌های موتیف‌وار اُزویی و رادیکالیسمِ برسونی در توجه به اشیا را همزمان تجربه می‌کنیم (و اهمیتش در جنبه‌های انقلابی «فرم» آنچنان که کریستین تامپسون نشان داده هیچ کم از اهمیتِ گدار نیست). کسی که بیشترین درک از «فضا» در سینما را به ما بخشیده و ردپای حضورش را در سینمای پیشرو امروز کم احساس نمی‌کنیم. آیا دو فیلمِ درخشانِ روی اندرسون آوازهایی از طبقه‌ی دوم و شما زنده‌ها (که سینمای تاتی را با طعمی کافکایی ترکیب می‌کنند) بهترین گواه این نیستند که این کم‌قدردیده‌شده‌ترین از میانِ فیلمسازان بزرگ تاریخِ سینما امروز بیش از پیش در کنارِ ماست؟ … شاید پذیرفتن اینکه فیلمش زنگ تفریح نیست (هیچ‌گاه نبوده) گام مهمی باشد برای شروع بحثی جدی‌تر در موردِ او به فارسی.

 

نمایی از "وقتِ بازی"

نمایی از یکی از تاتی‌وارترین صحنه‌های «آوازهایی از طبقه‌ی دوم»

نظرات

  1. سلام وحید
    باهات موافق ام و احساس می کنم الان بستر مناسبی باشه برای بحث و یا پرداختن به بزرگانی که قدر ندیدند و در سایه ی نام دیگران ماندند .
    یادآوری به جایی بود .


    همون ارادتمند و دوستدارت : ناجور

    پاسخحذف
  2. سلام وحید عزیز ...
    تو نوشته اینسپشن رو به روزنامه داده بودی؟؟
    چون امروز در روزنامه ای چاپ شده بود .

    پاسخحذف
  3. نه سینای عزیز
    بی‌خبرم از این اتفاق. کدوم روزنامه بود؟

    پاسخحذف
  4. واقعا متاسفم
    در روزنامه تهران امروز چاپ شد ...
    سایتش هم : tehrooz.com
    است .
    امیدوارم دیگر از این اتفاق ها نیفتد !

    پاسخحذف
  5. سینای عزیز
    ممنون که خبر دادی. راستش نمی دانم چاره چیست و چه باید کرد. پس از تجربه ی قبلی امیدوار بودم از این اتفاقها نیافتد ولی ظاهرا دوستان اهمیتی به جز پر کردن صفحه هایشان نمی دهند

    بازم ممنون از خبرت

    پاسخحذف
  6. آقای سینا حبیبی می شود لینک آن صفحه از روزنامه تهران امروز رو که مطلب آقای وحید مرتضوی در آن آمده بگذارید؟ممنون

    پاسخحذف
  7. حتما دوست من :
    http://www.tehrooz.com/1389/6/30/TehranEmrooz/377/Page/10/

    واقعا متاسفم ...

    پاسخحذف
  8. یه سیستمی وجود داره که جلوی کپی کردن از مطالب وبلاگت رو می ده من خیلی به blogspot آشنا نیستم اما حتمن این امکان رو داره که کسی نتونه مطلب تو رو از رو صفحه ات کپی کنه ..مگر اینکه اونوقت بشینن چهار ساعت تایپ کنن که فکر کنم سخت باشه واسشون...این چیزا زیاده اما دلیل نمی شه که اعتراض خودت رو نشون ندی..اگر هم اونجا برات سخته خبر بده ما از طریق دوستان روزنامه نگارمون اقدام کنیم..گرچند پلیز خودت بهشون اعتراض جدی کن...موفق باشی

    پاسخحذف
  9. سهراب عزیز
    عملا با توجه به انبوه سایتهای فیدخوان نظیر گوگل‌ریدر، امکان این بلاک کردن نوشته‌های وبلاگ وجود ندارد ... اما در مورد اعتراض و بقیه‌ی ماجرا یک پست جداگانه خواهم داشت.

    ممنون

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار