مکری و برزگر در «شیوه»ی تازه


تا حالا دو بار مفصل در مورد فیلم‌های شهرام مکری نوشته‌ام. اما شماره‌ی تازه‌ی مجله‌ی شیوه باعث شد این‌دفعه رودررو با او گفتگو کنم. نیازی به تکرار حرف‌های پیشتر گفته‌شده نمی‌دیدم. کوشیدم این گفتگو بهانه‌ای باشد برای فهمیدن بهتر ریشه‌ها و سرچشمه‌های کار او، آنگونه که او فیلم‌هایش را در ذهن شکل می‌دهد ــ و طبعاً از دل پرسش‌وپاسخی انتقادی. آرامش همیشگی مکری، و صبر و حوصله‌اش در برابر پرسش‌ها، باعث شد بحثی زنده و پرشور صورت بگیرد. نتیجه گفتگویی شد در مورد خیلی چیزها نظیر تغییر نگاه تدریجی مکری به سینما، نقد و فیلمسازی، مسئله‌ی «معنا»، خون‌آشام‌ها و زامبی‌ها، نولان و تارانتینو؛ و همه در پس‌زمینه‌ی سه فیلم بلند خود مکری. متن گفتگو حالا در شماره‌ی ششم شیوه چاپ شده است. متنی که تمام حرف‌های ردوبدل‌شده در جلسه‌ی بین ما نیست، بخشی به دلیل کمبود جا و بخشی به‌دلیل محدودیت مجله در ورود به برخی حیطه‌ها ــ از جمله بحثی انتقادی در مورد نگاه محافظه‌کارانه‌ی هجوم به مسئله‌ی همجنس‌خواهی (برخلاف حواشی جشواره‌ی برلین، آنچنانکه پیشتر نیز به اشاره نوشتم، زاویه‌دید فیلم را در طرح این مسئله بیشتر هم‌نوا با ایدئولوژی رسمی و غالب می‌دانم). امیدوارم این گفتگو برای خواننده‌ها نیز حرف‌هایی تازه داشته باشد. در نهایت و به‌رغم هر اختلاف نظری هم که در این میان باشد، گفتگوهایی از این‌دست به سینمای فردایی نگاه می‌کند که همه‌ی ما امیدواریم وضعیتی بهتر از امروز داشته باشد. اما این تنها حضور من در این شماره‌‌ی شیوه نیست. در مقاله‌ی مفصلی نیز که در مورد سینمای مجید برزگر نوشته‌‌ام، کوشیدم فصل باران‌های موسمی، پرویز و یک شهروند کاملاً معمولی را از زاویه‌های مختلفی محک بزنم. پرویز را دوست ندارم ولی فصل باران‌های موسمی را فیلمی امیدوارکننده می‌دانم. این مقاله از امکان‌هایی می‌گوید که فیلم‌های برزگر به سینمای معاصر ایران اضافه می‌کنند و همزمان از کاستی‌هایی که تا حالا اجازه نداده‌ این امکان‌ها فعلیتی تمام‌وکمال بیابند.   

نظرات

پست‌های پرطرفدار